مردم چين با داشتن فرهنگي غني، مراسم ملي و سنتي فراواني دارند. معروفترين آن، عيد بهار يا نوروز است كه از هشت روز مانده به آخر سال چيني آغاز مي شود و تا پانزدهم ماه بعد ادامه مييابد.
پانزدهم ماه اول بهار جشن فانوس است كه با اين مراسم پايان عيد بهار اعلام ميشود. تقويم چيني از سال۱۹۱۱ به سال ميلادي تبديل شد.
قبل از تغيير تقويم به سال ميلادي، گاهشماري چيني مبتني بر حركت ماه به دور زمين و گاه بر حركت زمين به دور خورشيد بود.
هم اكنون در تقويمهاي منتشرشده در چين به رسم سنتي، همه قراردادهاي گاهشماري، سنتي و رسمي محاسبه ميگردد.
ديوار چين/ جاذبههاي گردشگري چين / معبد آسماني / سنگنگارههاي دازو / تنديس عظيمالجثه بوداي هيتونگ / شهر ممنوعه / هتل تيانزي / مسجد نيو جيه /
روزهاي هفته از دوشنبه آغاز ميشود، ماههاي دوازده گانه سال با تقويم قمري و شمسي كه مورد توجه كشاورزان است به نام ماه اول، ماه دوم و … ياد ميگردد و صورت فلكي نيز مورد توجه است.
در چين باستان هر شصت سال را يك دور نجومي يا” جيازه” Jiaze مي ناميدند و هر شصت سال را به پنج دوره تقسيم مي كردند و هر دوره را به ۱۲ سال و هر سال را به نام حيواني مي ناميدند و ۱۲ سال به ۱۲ حيوان يا صورت فلكي نام گذاري مي شد و صورتها عبارتند بودند از : موش، گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، گوسفند، ميمون، خروس، سگ و خوك.
چينيها معتقدند كه قواي طبيعت هميشه بخشنده نيستند و آباداني به تعادل و تزلزل قواي ويرانگر وابسته است كه اگر مهار نشوند مصيبت بار خواهند بود. آب و هواي متغيير چين و سختي معيشت آنان را به قرباني كردن براي قواي طبيعت وا مي داشت تا از خشم آنها برهند.
هنوز در حاشيه رودخانه زرد كساني كه به رودخانه مي افتند نجات نمي دهند زيرا معتقدند كه رودخانه قرباني مي خواهد. با به هم خوردن تعادل قواي طبيعت به جهت دخالت افراد بشر ويراني به وجود مي آيد. پادشاه به عنوان فرزند آسمان تعادل را برقرار ميكرد. فرزند آسمان يك پادشاه غله بود و روزهاي آخر ماه بهار كه گياه فرفيون گل مي دهد و عدس آبي بزرگ ميشود مراسم قرباني كردن را انجام مي دهد.
رستش آسمان در زمين از امتيازات فرزند آسمان بود. از مهمترين وظايف وي افتتاح سال كشاورزي بود كه بر طبق تقويم چيني ها در روز اول سال اتفاق مي افتاد و زمان آن مقارن با اوايل فوريه است.
كشاورزان چيني زمستان را به ۹ بخش تقسيم مي كنند و مي گويند : نه روز اول و دوم دست از آستينها بدر نكنيد. نه روز سوم و چهارم روي يخ راه مي رويم. نه روز پنجم و ششم بيد هاي كنار رودخانه جوانه مي زنند. نه روز هفتم و هشتم يخ رودها آب مي شود. نه روز نهم و دهم كشتزارها را شخم بزنيد.
مراسم عيد بهار از بيست و سومين روز ماه آخر آغاز مي شود اين روز را روز بدرقه سال نيز مي نامند. خانه تكاني از اين روز آغاز مي شود و مي كوشند تا در نوروز همه جا پاك و درخشان و نوراني باشد، خريد پوشاك نو و غذاهاي سنتي از رونقي خاص برخوردار است. شعرهاي فراوان خوانده مي شود و در پكن در يكي از ترانه ها برنامه كار هشت روز مانده به نوروز را چنين بيان ميكنند:
روز بيست و سوم پختن آش شكاموني (بودا). روز بيست و چهارم خانه تكاني. روز بيست و پنجم آماده كردن دوفو (خوراك لوبيا). روز بيست و ششم فراهم كردن گوشت. روز بيست و هفتم فراهم كردن مرغ. روز بيست و هشتم آرد خمير كردن. روز بيست ونهم عود سوزاندن. روز سي ام شب زنده داري.
آش شكا موني يا ساكيا موني را با جمع آوري هشت نوع غله به نشانه هشت روز مانده به پايان سال به كمك ياران و همسايگان فراهم مي كنند، تا از درويشانه زيستن بودا و با ديگران خوردن وي ياد آورده باشند. آجيلي هم از ذرت و لوبياي قرمز و تمبر چيني و پسته زميني فراهم مي كنند.
از اين روز به پاكيزگي آشپزخانه ميپردازند زيرا چنين باور دارند كه خداي آشپزخانه در چهره اي خندان و تني فربه، شكم برآمده و تنبل به آسمان مي رود و گزارش آشپزخانه را به خداي آسمان ارائه ميدهد، بنابراين پختن غذاهاي شيرين و خوشمزه در تمام خانه ها رواج دارد تا خداي آسمان از آنان رضايت داشته باشد و خدي آشپزخانه با بركت و نعمت از آسمان به آشپزخانه باز آيد.
در آشپزخانه چينيها خاصه در پكن هميشه تصوير اين خدا در حاليكه ماهي (ماهي در معابد بودايي چين جايي خاص دارد. گويند بودا بر ماهي درياي وجود نشسته و زنگ و چوبك و سنج از آن نواخته مي شود كه ماهي آرام نگيرد) در دست دارد و نگهبان پخت غذاها است ديده ميشود.
در روستاها مردم با انجام رقص هايي به پيشواز سال نو مي روند اين رقص دسته جمعي به نام ” يانگ ” معروف است (رقصي كه در آن كسي با سر و سينه آدمي و پاي و سر اسب به ميدان ميآيد). در اين رقص كساني كه پوست اژدها و شير مي پوشند شادي و بركت را به جمع ميبرند.
ضيافت شام با حضور همه اعضاي خانواده درشب آستانه عيد چه در شمال چه در جنوب كشور لازم و ضروري است. در جنوب اين شام غالباً از بيش از ده نوع خوراك تشكيل ميشود كه در ميان آنها ماهي و خوراكي تهيه شده از خمير لوبيا بايد ديدهشود.
زيرا اين دو خوراك در تلفظ به چيني با ” مرفعه بودن ” تقريبا يكي است. در شمال اين غذا را اغلب ” جيا زه” يعني گوشواره تشكيل ميدهد. خانواده دراين شب در كنار يكديگر به تهيه اين خوراك سنتي مشغول ميشوند.
در ميان خوراكهاي سنتي عيد بهار غذاهاي شيرين تهيه شده از ارد برنج چسبيده به چيني ” نيا گا” حتما بايد باشد. زيرا اين نشانگر ارتقاي دائمي سطح زندگي، گردهم آمدم و سعادتمندي اعضاي خانواده است.
در آستانه سال جديد به تقويم كشاورزي چين، مردم با سرور و شادي با سال گذشته وداع نموده و به پيشواز سال جديد ميروند. دربعضي مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازي هم ميپردازند. ازاول سال نو اعضاي خانواده ملبس به لباسهاي زيبا و نو به استقبال مهمانان و يا ديدار از خويشاوندان و دوستان ميپردازند.
آنان هنگام ملاقات جملات مباركي چون ” سال نومبارك” و ” يا عيد بهار مبارك باد “را ميگويند و سپس به خوردن ميوه و شكلات و چاي مشغول مي شوند و با هم گفت و گو ميكنند. در ايام عيد بهار برنامههاي هنري و تفريحي جالب توجه و رنگارنگ است.
در بعضي جاها اپراها و فيلمهاي ويژه عيد به معرض نمايش گذاشته ميشود و دربعضي مناطق ديگر برنامههاي هنري عاميانه نظير رقص شير، يان گو و رقص با چوب پا و غيره اجرا ميشود. به اين ترتيب محيطي مملو از وجد و شعف و شادي برهمه جا حكمفرما است.
البته بيشتر مردم ترجيح ميدهند درخانه برنامههاي تلويزيوني اختصاصي عيد بهار را تماشا كنند. گفتني است كه نصب كردن تابلوهاي خوشنويسي ونقاشيهاي ويژه عيد بهار روي ديوار و روشن كردن فانوس نيز از جمله برنامههاي عيد بهار است. درايام اين عيد جشن فانوس نيز جلوهاي خاص دارد.
فانوسهاي رنگي درواقع از جمله هنرهاي دستي و سنتي مردمي چين است. مردم در دست داشتن اشكال مختلف متنوع فانوسها كه بر روي آن شكل حيوانات، مناظر طبيعي و چهرههاي قهرمانان ترسيم شدهاست در يك جا جمع ميشوند و شادي مي كنند.
البته پابه پاي ارتقاي سطح زندگي مردم، آنان ضمن حفظ آداب و رسوم سنتي، برنامههاي جديدي به وجود آوردهاند. براي نمونه جهانگردي و چين گردي به رسم نوين چينيها در ايام عيد بهار بدل شدهاست.

عادات ازدواج در ميان چينيان
مراسم ازدواج در چين قديم به شش مرحله تقسيم ميشد. به عبارت ديگر، داماد به عروس هداياي نامزدي ميداد. سپس پيشنهاد ازدواج ميكرد و اسم و روز تولد عروس را ميپرسيد. بعد از آن، يك روز خجسته را انتخاب و مراسم ساده برگزار ميگرديد و دو طرف نامزد ميشدند. در مرحله بعد داماد وسايل مورد استفاده در زندگي را به عروس ميداد. سپس يك تاريخ خجسته تعيين ميكردند و آخرين مرحله برگزاري مراسم ازدواج انجام ميشد.
مراسم ازدواج با برخي آداب و رسوم همراه است. براي نمونه، عروس هنگامي كه خانواده خود را ترك ميگويد، بايد گريه كند تا نشان دهد نميخواهد خانواده اش را ترك كند. در مراسم ازدواج داماد و عروس به پدران و مادران و اعضاي خانواده تعظيم ميكنند. مراسم جالب تر اين است كه پس از برگزاري مراسم عروسي در شب مهمانان با هياهو و شادي كنان با عروس و داماد شوخي ميكنند.
وسائل عروس در دورههاي مختلف متفاوت بوده است. قبلا چينيان از كالسكه و يا كجاوه استفاده ميكردند. در بعضي مناطق، نيز از قايق، اسب و خر استفاده ميشد. به دنبال پيشرفت جامعه، مراسم عروسي مليتهان نيز تغيير كرده است. براي نمونه، در سال ۱۹۴۹ ميلادي پس از تاسيس جمهوري خلق چين، جوانان عادات و رسوم قديمي مراسم عروسي را كنار گذاشتند. در آن زمان سطح زندگي چينيان بالا نبود. بدين سبب، مراسم عروسي ساده برگزار ميشد. معمولا داماد و عروس فقط سند ازدواج ميگرفتند و ديگر مراسمي برگزار نميكردند.
در سالهاي ۷۰ قرن گذشته، مراسم عروسي چينيان با سالهاي ۵۰ متفاوت بود. در آن زمان، زندگي چينيان بهتر شده و مراسم عروسي متنوع بود. داماد با دوچرخه و يا تراكتور عروس را به خانه ميآورد. بعضيها حتي از خودرو ساخت چين استفاده ميكردند. هداياي مهمانان به داماد و عروس حوله، تشك و روبالشي بود. البته، شيريني و شراب بسيار مصرف ميشد. در مراسم عروسي، داماد و عروس شيريني به مهمانان ميدادند و به سلامتي مهمانان مينوشيدند. پس از سالهاي ۸۰ قرن گذشته، مراسم عروسي چينيان بسيار تغيير يافته است.
شايان ذكر اينكه در استان ” شاندونگ ” شاه بلوط، عناب و بادام زميني روي تختخواب داماد و عروس گذشته ميشود كه كنايه از داشتن فرزند در آينده نزديك است.
آداب و رسوم در اعياد
عيد بهار چين
از۹ فوريه سال جاري ايام عيد بهار سنتي چين آغاز ميشود. عيد بهار در واقع همانند عيد نوروز ايران عيد ميلي فرخنده و پرنشاط است. به طور كلي از قديم الايام سال در تقويم كشاورزي چيني با ۱۲ نام حيوان يعني گاو، ببر، مار، موش، خوك، ميمون، خرگوش، اسب، خروس، گوسفند، سگ و اژدها مشخص شده است. اژدها در عهد قديم توتم ( يعني روح يا موجود حافظ قبيله ملت چين به شمار ميرفت.
در روايات قديميچين اژدها همواره به موجودي صاحب نيرو و قدرت جسورا و لبيباك ترسيم شده است و از ديدگاه مردم چنين روحيه اي دقيقا سمبل ايده ال ملت چين است. مردم اژدها اين حيوان افسانهاي را ميپرستند و آرزومندند تا اژدها خجستگي و ميمنت را برايشان به همراه بياورد.
از تاريخ عيد بهار تاكنون ۴ هزار سال ميگذرد. در بيش از دو هزار ويك صد سا قبل از ميلاد مردم زمان شركت يك دور ستاره مشتري ( يعني ژوپيتر) را يك ( تسئو) داستند و اين عيد را نيز ” تسئو” ميناميدند. اما نام اين عيد در يك هزار سال قبل از ميلاد به “نيان” يعني پرحاصل تغيير كرد.
به رسم و عادت عاميانه در چين ايام عيد بهار از ۲۳ دسامبر شروع ميشود و تاعيد فانوس در تاريخ ۱۵ ماه آينده خاتمه مييابد كه جمعا سه هفته طول ميكشد. به منظور گراميداشت ايام عيد از شهرها گرفته تا دهات، مردم فعاليتهاي مختلفي را انجام ميدهند و جشنهايي برپا ميكنند. درروستاها كشاورزان به خانه تكاني و شستن البسه و لحاف وغيره ميپردازند تا با پاكي و پاكيزگي به پيواز سال نو بروند. آنان همچنين خود را كيهاي گوناگوني مانند مشكلات و آب نبات، كيك، گوشت و سبزيجات براي پذيرايي از مهمانان تهيه ميكنند. درشهرهاي بزرگ مقدمات عيد نيز از مدتها قبل ازعيد شروع ميگردد. سازمانها و ادارات فرهنگي و گروههاي هنري برنامههاي هنري خود را آماده ميسازند و در پاركها برنامههاي تفريحي و بازيهاي گروهي جديد و بيشماري براي مردم انجام ميشود. موسسات تجاري نيز براي اقناع مشتريان خود كالاها و اجناس متنوع را از كشورها و حتي خارج از چين وارد ميكنند.
عيد بهار چين همانند عيد نوروز ايران عيد ملي فرخنده و پرشكوه و پر نشاط است. به طور كلي در نواحي مختلف چين رسوم و عاداب سنتي براي برگزاري اين عيد متفاوت است.
اما ضيافت شام با حضور كليه اعضاي خانواده د رشب آستانه عيد چه در شمال چه در جنوب كشور لازم و ضروري است. در جنوب اين غذا غالبا از بيش از ۱۰ خواراك تشكيل ميشود كه در ميان آنها ماهي و خوراكي تهيه شده از خمير لوبيا بايد ديده شود. زيرا اين دو خوراك در تلفظ به چيني با ” مرفعه بودن ” تقريبا يكي است. در شمال اين غذا را اغلب ” جيازه” يعني گوشواره تشكيل ميدهد. خانواده دراين شب در كنار يكديگر به تهيه اين خوراك سنتي مشغول ميشوند. شايان يادآوري است كه در ميان خوراكهاي سنتي عيد بهار غذاهاي شيرين از ارد برنج چسبيده به چيني ” نياگا” حتما بايد موجود باشد. چه آنكه اين نشانگر ارتقاي دائميسطح زندگي، گردهم آمدم و سعادتمندي اعضاي خانواده است. در آستانه سال جديد به تقويم كشاورزي چين، مردم با سرور و شادي با سال گذشته وداع نموده و به پيشواز سال جديد ميروند. دربعضي مناطق مردم به آتش زدن ترقه و آتش بازي هم ميپردازند. ازاول سال نو اعضاي خانواده ملبس به لباسهاي زيبا و نو به استقبال مهمانان و يا ديدار از خويشاوندان و دوستان ميپردازند.
آنان هنگام ملاقات جملات مباركي چون ” سال نومبارك” و ” يا عيد بهار مبارك باد “را ميگويند و سپس به خوردن ميوه و شكلات و چاي مشغول ميشوند و با هم گفت و گو ميكنند. در ايام عيد بهار برنامههاي هنري و تفريحي جالب توجه و رنگارنگ است. دربعضي جاها اپراها و فيلمهاي ويژه عيد به معرض نمايش گذارده ميشود و د ربعضي مناطق ديگر برنامههاي هنري عاميانه نظير رقص شير، يان گو و رقص با چوب پا و غيره به اين ترتيب محيطي مملو از وجد و شعف و شادي برهمه جا حكمفرما است.
گفتني است كه برحسب كردن تابلوهاي خونويسي ونقاشيهاي ويژه عيد بهار روي ديوار، روشن كردن فانوس نيز از جمله برنامههاي عيد بهار است. درايام اين عيد جشن فانوس نيز جلوه اي خاص دارد.
فانوسهاي رنگي درواقع از جمله هنرهاي دستي و سنتي مردميچين است. مردم با دست داشتن اشكال مختلف متنوع فانوسها كه بر روي آن شكل حيوانات مناظر طبيعي و چهرههاي قهرمانان ترسيم شده است در يك جا جمع ميشوند و شادي ميكنند. البته پابه پاي ارتقاي سطح زندگي مردم، آنان ضمن حفظ رسوم وعاداب سنتي، برنامههاي جديدي به وجود آورده اند. براي نمونه جهاگردي و چين گردي به رسم نوين چينيها در ايام عيد بهار بدل شده است.
هفتمين شب ماه هفتم
هفتمين روز ماه هفتم به تقويم سنتي چين به عنوان ” روز عشق چين” در ميان مردم رايج شد. اين روز هم عيد دختر، عيد آرزوي كسب مهارت ناميده شد. در سالهاي گذشته، اين روز براي دختران چين مهمترين روز محسوب ميشد.
طبق اساطير چين، گاوچران و خانم بافنده در شب هفتم ماه هفتم در آسمان به وصل رسيدند. به همين دليل، دختران نيز با آماده كردن سبدهاي ميوه دعا ميكردند كه مثل آن خانم بافنده عشق پايدار داشته باشند.
داستان گاوچران و خانم بافنده معروفترين داستان عشق چين به شمار ميآيد. ميگويند: گاوچران پسر فقيري بود و با گاو خود زندگي ميكرد. خانم بافنده دختر امپراتور آسمان بود. روزي خانم بافنده به دنيا هبوط كرد و گاوچران را ديد.
آن دو نفر دوست و بتدريج عاشق ديگر شدند. خانم بافنده چون ميخواست با گاوچران ازدواج كند، تصميم گرفت ديگر به آسمان برنگردد. ولي به زودي امپراتور آسمان متوجه شد كه دخترش گم شده و خيلي عصباني شد. او نميگذاشت كه دخترش با مردم عادي ازدواج كند. خانم بافنده نميتوانست از پدرش سرپيچي كند و به آسمان رفت. بدين جهت، زن و شوهر پرعاطفه از هم جدا شد. گاوچران نميخواست خانمش او را ترك كند و دنبال خانم بافنده رفت. نزديك بود كه پيدايش كند، ولي امپراتور به آسمان آمد و بين دو نفر يك جاده شيري وسيع گذاشت تا آنها نتوانند از آن عبور كنند. گاوچران و خانم بافنده فقط يكديگر را نگاه ميكردند و گريه ميكردند.
روزها گذشت، گاوچران و خانم بافنده آنجا ماندند. آخر عشق وفادار آنها امپراتور آسمان را تخت تاثير قرار داد. او دستور داد: در هفتمين روز ماه هفتم، به وسيله كلاغ زاغي پلي روي جاده شيري گذاشته شود تا گاوچران و خانم بافنده همديگر را ملاقات كنند.
بدين جهت در اين شب، جوانان جمع ميشود و به آسمان نگاه ميكنند. مثل اينكه گاوچران و خانم بافنده را ميبينند و به آنها تبريك ميگويند.
دختران خانم بافنده را فرشته بافنده ميدانستند و دلشان ميخواست مثل او ماهر باشند و عشق پايدار داشته باشند. بعدا آنها با شادي ميوه ميخوردند و باهم صحبت ميكردند.
يك بازي مخصوص هم در ميانشان رواج داشت. يعني مسابقه دادن تا ببينند كدام يك نخ كردن سوزن را بهتر بلد هستند. كسي كه شكست ميخورد بايد هديه كوچك به ديگران بدهد. هدف اين بازي تنها مسابقه نيست بلكه جالبتر كردن عيد است.

عيد چون يانگ
پنجمين روز ماه پنجم به تقويم كشاورزي چين عيد قايق اژدها نام دارد. در مقايسه با عيدهاي ديگر، عيد قايق اژدها اساميگوناگون ديگري نيز دارد. اين روز هم به نامهاي عيد ماه، عيد اشعار، عيد دختر و عيد ” زون زي” مشهور است.
مردم چين در عيد قايق اژدها نوعي خوراك به نام “زون زي” ميخورند.” زون زي” با برگ بامبو و برنج درست ميشود. بدين ترتيب كه درون برگ بامبو برنج و گوشت ميگذارند و ميپيچند و بعد آن را ميپزند. مناسبت خوردن اين خوراك در اين روز مشخص است.
در چين،شاعري بنام “چو يوان” از اهالي كشور “چو” در دوره دولتهاي جنگي ميزيست. وي مدتي در كشور “چو” به عنوان وزير اعظم خدمت كرد و نسبت به امپراتور بسيار وفادار بود. بعد مورد حسد و تهمت بدانديشان قرار گرفت و امپراتور بدون تحقيق و رسيدگي او را از مقام وزارت عزل كرد.
“چو يوان” سخت غمگين و افسرده شد. به كنار رودخانه “ميلو” در استان “هو نان” امروزي رفت دايما شعر ميسرود تا روزي از زندگي بكلي نااميد و مايوس گرديد و خود را به رودخانه انداخت و غرق شد. اين واقعه در پنجمين روز از ماه پنجم اتفاق افتاد.
چون مردم بسيار به او علاقه داشتند و ميترسيدند كه ماهي رودخانه جسد او را بخورند،خوراك”زون زي” را كه شرح داديم درست كردند و به آب رودخانه انداختند تا ماهيان آن خوراك را بخورند و به جسد شاعر آسيب نرساندند.
امروزه معمولا موقع خوردن اين خوراك، بخصوص اگر در حضور افراد غير چيني باشد،شعرها و سرگذشت “چو يوان”را ياد ميكنند.
پيشنيان ميگفتند: پنجامين ماه بدترين ماه سال است. بنابراين، از گذشته، رسوميدر ميان مردم شايع شده بود. يعني آويزان كردن نقاشي قهرمان افسانه اي، جمع كردن داروهاي گياهي. بچهها كيسه كوچك پاره اي كه در آن عطر گذاشته ميشود روي لباس ميآويزانند و روي دست نخ رنگارنگ ميبندند. ديگران به مسابقه قايق راني مسابقه “او شو” و غيره ميپرداختند. هدف همه آنها راندن شيطان و حفظ بدن است.
آداب و رسوم در مورد خوارك
فرهنگ چاي چين
چاي را همه ميشناسند و نوشيده اند. چاي همانند چيني مترادف چين است. چين محل اصلي توليد چاي محسوب ميشود و قبل از كشورهاي ديگر جهان منابع درخت چاي را كشف و از آن استفاده كرده است. اگر به چين سفر كنيد، به غير از ديد و بازديد كوهها و منظرههاي معروف چين، سفر به محل توليد چاي چين نيز نوعي انتخاب عاقلانه محسوب ميشود. در آنجا ميتوانيد شخصا متوجه شويد كه چاي چطور توليد ميشود و ميتوانيد چگونگي چاي را بنوشيد و مزه كنيد. اگر از شهر ” چنگ دو ” مركز استان ” سي چوان ” چين واقع در جنوب غرب اين كشور حركت كنيد، در حدود ۱۳۰ كيلومتري غرب منطقه كوه بلند و زيبايي را مشاهده خواهيد كرد. اين كوه ” مون شان ” مركز مشهور توليد چاي چين است. هنگاميكه با خودرو در راه كوهستاني پرفراز و نشيب حركت ميكنيد، ميتوانيد شاهد پوشش مه و ابردر منطقه كوهستاني باشيد و در دامنه كوه در كنار راه باغهاي چاي بسيار سبزنيز چشمنوازي ميكند و همزمان چايكاران در اين مزارع چاي مشغول كار هستند. كوه ” مون شان ” بيش از ۲۰۰۰ سال تاريخ كشت چاي دارد. گفته ميشود كه در آن موقع، مردي با نام ” اولي جن ” بطور تصادفي با تاثيرات درماني و موثر بودن چاي براي از بين بردن خستگي آن را كشف كرد. از آن به بعد، او شروع به كشت درخت چاي كرد. اين اولين بار بود كه در تاريخ چين مردم درخت چاي ميكاشتند. به دليل آنكه كوه ” مون شان ” تمام سال از مه پوشيده ميشود و آب و هواي انجا مرطوب است، براي كشت درخت چاي بسيار مناسب است. بتدريج، چاي كوه ” مون شان ” شهرت يافت. چينيان ميگويند كه خانه چاي جهان چين و خانه چاي چين كوه ” مون شان ” است. چينيان چاي را بسيار دوست دارند و اين نوع عادت هزار سال ادامه يافته و حتي به بخشي واجب و لازم از زندگي چينيان تبديل شده است. در سالهاي اخير، نقش چاي مورد شناسايي مردم كشورها قرار گرفته و در سراسر جهان، تب ” نوشيدن چاي ” به وجود آمده و اين امر نيز به پيشرفت صنعت چاي چين مساعدت كرده است. به منظور آنكه مسافران با دانش بيشتر چاي آشنا شوند، كوه ” مون شان ” با استفاده از منابع محلي فعاليتهاي ذي ربط چاي را برگزار كردند. مثلا توليد چاي، بسيار مورد استقبال مسافران قرار ميگيرد. آنان ميتوانند با چگونگي توليد چاي آشنا شوند و در توليد چاي شركت كنند و از آن لذت ببرند.
آداب و رسوم در زمان هديه دادن
هدايا به صورت كلي در مناسبتهايي چون سال نو، عروسي، تولد نوزاد و اخيراً نيز روزهاي تولد اهدا مي شوند. يك بسته زيباي شكلات به همراه يك غذاي خوشمزه چيني، به عنوان يك هديه مناسب شمرده مي شود. از دادن اشياي تيز همچون چاقو به عنوان هديه خودداري شود، زيرا نمايانگر خشونت در روابط مي باشد. از دادن ساعت، دستمال گردن و كفش حصيري به عنوان هديه خودداري شود، زيرا چيني ها اين اشيا را مرتبط با مراسم تدفين مي دانند. از دادن گل به عنوان هديه خودداري گردد، زيرا بسياري از چيني ها گل را مرتبط با مراسم تدفين مي دانند. هدايا در كاغذهاي سياه، سفيد و يا آبي پيچيده نشوند. عدد چهار به عنوان عدد بدشانسي در چين مطرح است، از چيزي چهار عدد به كسي هديه داده نمي شود. عدد هشت به عنوان عدد خوش شانسي مطرح است و هديه دادن هشت عدد از يك چيز به عنوان خوش شانسي گيرنده آن مطرح است. هميشه هديه با دو دست تقديم گردد. هدايا زمان تحويل، باز نمي گردند. يك چيني ممكن است پيش از پذيرفتن يك هديه، پذيرش آن را تا سه مرتبه رد نمايد.
